-
کمی علم...
چهارشنبه 4 دیماه سال 1387 17:52
گاهی متقاعد می شوم که ژنٍ لیاقتٍ دوست داشته شدن نداشتن، بخش تفکیک ناپذیر کروموروم Y توی این موجودات چهل و شش کروموزومیه...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 3 دیماه سال 1387 23:11
قلبت را که لا به لای پاکت ها و اشک ها و سیب زمینی ها و زلم زیمبوهای کریسمس گم کنی، مزه ی فاحشگی هم روی لبت تلخ نخواهد بود...
-
What if that's as good as it gets...
دوشنبه 2 دیماه سال 1387 22:47
Called "Perception"!
-
Life still sucks..
چهارشنبه 27 آذرماه سال 1387 14:20
تازگیها چند روز یه بار این و می خونم. بهش معتاد شده ام! خبر که زیاده! شام کریسمس گروه بود دیشب! مجموعا خوشحالم! به یه کشف جدید رسیده ام. آدمها دو دسته اند. دسته اول اونهایی که وقتی کنارشون هستی خودتو دوست داری. از بودن خودت و خودت بودن خودت لذت میبری. دسته دوم اونهایی هستن که وقتی کنارشونی از خودت و خودت بودن و اونجا...
-
15th of dec
سهشنبه 26 آذرماه سال 1387 01:53
این هم از آخر و عاقبت اس او پی نوشتن. از وقتی شروع کرده ام به کار کردن روش، همه اش یه دوره تناوب رو طی کرده ام. اولش که یه ذره خوب فکر می کردم، با خودم و زندگی ام حال می کرد، بعد سریع وسواسی می شدم و شروع می کردم به گیر دادن و می نوشتم ایده ها رو. نتیجه نوشتن رو که می خوندم، شروع می کردم به فحش دادن. به یکی که می دادم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 آذرماه سال 1387 16:17
کلی خبره و اینها! حالشو ندارم لیست بذارم اینجا واسه نوحه خونی یا جلب ترحم یا هر انگیزه مسخره دیگه ای... فقط بگم وسط این همه ماجرا، اطرافم پر شده از این بحث و نمونه های رنگ و وارنگش! من هم که حسسساس... هی می خوام بیام بیرون، قضا و قدر نمیذاره... نشسته ام منتظر که ببینم رحمانیت خدا بهم چقدر صبر و سعه صدر داده....
-
نغمه :
پنجشنبه 14 آذرماه سال 1387 14:11
"آنهایی که رفته اند و آنهایی که مانده اند آنهایی که رفته اند هر روز ایمیلشان را در حسرت نامه از آنهایی که مانده اند باز می کنند و از اینکه هیچ نامه ای ندارند کلافه می شوند. آنهایی که مانده اند هر روز … نه … یکروز در میان ایمیلشان را چک می کنند و از اینکه نامه ای از آنهایی که رفته اند ندارند کفرشان در میاید....
-
این روزها...
سهشنبه 12 آذرماه سال 1387 16:01
وقت ندارم اصلا! ولی دو تا نکته است که حتما باید بگم: - یه نصیحت پدرانه خیلی مهم دارم برات! هیچ وقت هیچ وقت(never ever ever...)تو زندگی ات به نقطه ای نرس که حتی با دیدن فیلم High School Musical II هم یاد بدهکاری هات بیفتی... -" من موفق می شم! من اوضاعم خیلی هم خوبه! من تا وقتی گند خیلی گنده نزنم هیچ بهانه ای برای...
-
مغولستان خارجی...
جمعه 8 آذرماه سال 1387 03:20
"عشق دروغ نیست. چیز وحشت آوری نیست. به خلاف آنچه می گویند به فیلم های ترسناک هم شباهت نداره. حقیقت داره. قشنگ غرقتون می کنه." یه لحظه خیلی خوشحال شدم که زمستونه. هوا واقعا سرد شده. کافیه زیر کت، فقط یه بلوز نازک بپوشی تا سرما رو وسط استخونت حس کنی...
-
fairy tales of yesterday...
پنجشنبه 7 آذرماه سال 1387 18:45
دارم کارهای اپلای رو می کنم! خیلی سخت و اعصاب خرد کنه! کارهای خودم هم خیلی زیاد، بد دست و استرس آوره! تقریبا همه کدهام جای مزخرفی گیر کرده اند. کار اکثرا از دیباگ خالی گذشته و واقعا یه ایراد درست حسابی دارن. تو هیچ قسمتی نمی دونم دقیقا دارم چی کار می کنم. SOP نوشتن شد نوحه امام جسین برام! سخته! اعصاب خرد کنه. استرس...
-
C'est pas ici....
سهشنبه 5 آذرماه سال 1387 00:49
کلا، اصلا با فرانسه حرف زدن حال نمی کنم. این دفعه دومه که از شدت ترس مثل فارسی شروع کرده ام به حرف زدن.دفعه اول سگ بهم حمله کرده بود. به قول یکی اگه خیلی بترسم، سه روزه در حد ویکتور هوگو راه می افتم. تمام تنم می لرزه... پی نوشت: به این نتیجه رسیدم که تو این یه سال دیگه زیادی نترس شده ام. درسته که هیچ اتفاقی هیچ وقت تو...
-
you can not hide....
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1387 14:18
از من میشنوی تسلیم شو! آروم چشمهاتو ببند و بپذیر که کاری از دستت بر نمی آد. بپذیر که تو آینده ای نه چندان دور این تقلاهای الانت رو تحقیر خواهی کرد. بپذیر که معجزه ای در کار نخواهد بود. بپذیر چیزی رو از دست داده ای که هیچ وقت نداشته ای. آروم آروم بپذیر و درد بکش و خشمگین باش و .... فراموش کن.. تا خنده مجروحت به چرک...
-
.
چهارشنبه 29 آبانماه سال 1387 12:29
گر برانند و گر ببخشایند، ره به جای دگر نمی دانیم... بی تعارف!
-
آتش....
چهارشنبه 22 آبانماه سال 1387 16:23
You're gonna cry a million tears one for every shattered dream ....
-
shining like a candle in the dark....
چهارشنبه 15 آبانماه سال 1387 15:39
دوست دارم باز بتونم این و associate کنم! All I need is your love to make me stronger...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 آبانماه سال 1387 01:31
خیلی تحت فشارم....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 5 آبانماه سال 1387 23:41
بوسه هایم را آرام آرام پس می گیرم. روزی در راه است که خاطره ی گونه هایت روی لبهایم گران خواهد بود...
-
فردا آسمان از آن من است...
دوشنبه 29 مهرماه سال 1387 03:45
از در اصلی دانشکده فنی که وارد میشی، یه راه پله عریض جلوته(همون پله هایی که اون سه تا شهید معروف فنی روش شهید شدن. ) بالای اون پله ها یه ساعت بود که از اون سالن اصلی خیلی خوب دید داشت. می دونی چند دفعه به اون ساعت نگاه کرده ام؟ اون سالن اصلی هم کلی جای جذابی بود برام. همیشه میگفتم جای فوق العاده ای واسه سن رقص می شه....
-
every time we kiss, I reach for sky...
یکشنبه 28 مهرماه سال 1387 02:53
" -میگه تا کی می خوای لحظات خوب زندگی ات رو تنها بگذرونی ؟ به خاطر چی اصرار می کنی و نمی ذاری بهترین سالهای زندگی ات شادتر باشند؟ به خاطر عشق؟ -به خاطر نبودن عشق! -آدم عاشق نمی شه که زندگی کنه با عشقش! هیچ وقت نباید لحظاتت و زندگی تو با کسی که عاشقش هستی تقسیم کنی. آدم باید عاشق بشه که فقط شده باشه. برای زندگی...
-
Dance me to the end of love....
دوشنبه 22 مهرماه سال 1387 02:45
OMG !! به طرز مسخره ای تازگیها هر لحظه که احساس می کنم به یه تصمیم اولیه رسیده ام، یه اتفاقی می افته و دوباره باید بشینم به فکر کردن! به شدت نیاز دارم برای ۴۸ ساعت فقط یک طرف این سکه رو نگاه کنم! مسخره است که روزی یه بار بایاس ام عوض میشه! روزی یه بار خیلی محکم به خودم می گم: "همینه! اصلا لعنت به همه چی!"....
-
جواب خدا رو چی می دی؟
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 22:38
-The "done" is done! All you have to do is to accept it, forget it and start dreaming about another tomorrow... -But what happens when I look at my hands? -Just close your eyes! -What if it happens again? -Don't give it a sh**. -What if I dream of it? -Ignore the nightmare! -What should I do when I don't...
-
day dreaming...
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 11:35
روز خیلی جذابی رو شروع کرده ام! ساعت ۶:۳۰ پاشدم. تا ۷:۱۵ دراز کشیدم و تنبلی کردم (از مزایای خیلی زود بیدار شدن و البته هوای سرد که مانع بلند شدن میشه!) تا ۸:۳۰ دوش گرفتم، خونه رو جمع کردم، ظرف شستم، مدل جدید واسه موهام اختراع کردم (جذابه!) صبحونه خوردم، اینهاا.. اتوبوس رو که گرفتم جو گرفت که یه مسیری رو پیاده برم که...
-
low low low
دوشنبه 8 مهرماه سال 1387 20:30
"Don't give up! just be you! Cause life's too short to be anybody else..." توی لایه اول چشم یه شبکه نورون هست که بهش می گن retina. اینها شدت روشنایی رو تشخیص می دن. توی spatial domain هم کار می نن. لایه بعدی اسمش cortex ه. وقتی یه چیزی می بینی تعداد نورون های فعال شده تو retina خیلی بیشتر از cortex هستش. کلا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 8 مهرماه سال 1387 02:10
جدیدا بیشترین ماده مصرفی ام تو خونه شیر و ماسته. داشتم فکر می کردم آیا اشکالی تو این عادت جدید وجود داره یا نه. سوال واسم مطرح شد که آیا ممکنه یه بچه گاو (گوساله) به خاطر این رفتار من از غذا محروم شه؟؟
-
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد...
شنبه 6 مهرماه سال 1387 19:36
"- نمی تونی بی خیال شی! اگه می تونستی، می کندی! واسه همینه که بهانه میاری این مصلحته! نفر بعدی که بیاد تو زندگی ات همش باید با یه خاطره مقایسه شه! همیشه باید سعی کنه بهتر باشه! - خب این مشکل اونه! - همینو نمی فهمی دیگه! این مشکل توئه!" موقع گوش کردن این دیالوگ تمام تلاشمو کردم، ولی حتا نتونستم یک سانتی متر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 مهرماه سال 1387 00:45
دلم گرفته. دوست دارم..
-
Ode to simplicity
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 03:53
می شینم پای آهنگ همیشگی با تکرار بی نهایتش. از خیسی لباسم متوجه می شم دارم که دارم گریه می کنم. نگران می شم. این اشکها کدام آتش را خاموش می کنند؟؟
-
marvel
چهارشنبه 3 مهرماه سال 1387 19:39
"Love at first sight is easy to understand; it's when two people have been looking at each other for a lifetime that it becomes a miracle." به مناسبت اتفاق امروز.... ;-) پی نوشت لازم (بعد از دو بار **** شانسی تو یه روز): من هم مثل همه از پسر های خوش تیپ خوشم میاد. ولی از پسر های خوش تیپی که خیلی خبر دارن خوش...
-
Rapture
چهارشنبه 3 مهرماه سال 1387 12:20
And I dream... I dream of something wild... It tastes so bitter... It smells so sweet...
-
Don't you know the stove is gettin' colder..
سهشنبه 2 مهرماه سال 1387 03:30
دل اگه می گه صبورم خود فریبی می کنه ... چی کارش داری؟ بذار اون هم کارشو بکنه!