از در اصلی دانشکده فنی که وارد میشی، یه راه پله عریض جلوته(همون پله هایی که اون سه تا شهید معروف فنی روش شهید شدن. ) بالای اون پله ها یه ساعت بود که از اون سالن اصلی خیلی خوب دید داشت. می دونی چند دفعه به اون ساعت نگاه کرده ام؟ اون سالن اصلی هم کلی جای جذابی بود برام. همیشه میگفتم جای فوق العاده ای واسه سن رقص می شه. خیلی قشنگ میشد اگه توش یه مهمونی بزرگ می دادن و ...
خواستم بگم واسه این بالا پایین شدن های این اواخرم به یه نتیجه کلی و احتمالا معقول رسیده ام. می دونی؟ همون داستان فضیلت های ناچیزه! آینده نگری، احتیاط، محافظه کاری، حساب کتاب داشتن واقع نگری و اینها همش چیزهای خوبی هستن. ولی... نباید یادت بره که اینها فضیلت های نا چیز هستن. فضیلت های واقعی چیزهایی هستند از جنس بخشش، خیر خواهی، صداقت، فداکاری، عشق به زندگی، عشق به هم نوع، کنجکاوی، بلند پروازی، سخاوت، شهامت، توانایی دوست داشتن بی حد، صراحت، دانستن،... بودن....
توی هر تصمیم گیری، اولین شرط عقلانیت و ملزومه اشتباه نکردن اینه که بپذیری و هر لحظه آگاه باشی که "معجزه ای در کار نخواهد بود"...
اما اولین شرط بودن و ... واقعی بودن و... "تو" بودن قبل از هر تصمیم گیری و هر اتفاقی اینه که ایمان داشته باشی..
می خوام بگم:
Just Keep the Faith