اگه از شب، از شکستن
اگه از غروب، از تنها نشستن، نمیگم
نه اینکه نیست!
اگه از صداقت چشمای گریون،
اگه از غم غریبی تو بیابون، نمی گم
نه اینکه نیست!
ای غمین ترین
ای عزیز ترین
ای تو بهترین
بیا و نغمه سوختنو، ساز نکن،
باز با شب ساختنو، آغاز مکن
سوختنو ساختنم حدی داره،
دردو نشناختنم حدی داره
این دیگه زندگیو باختنه،
پشت به خورشید، سوی شب تاختنه.....
---------------------------------
پی نوشت: یکی می گفت: نرو تو خط حمیرا! بری، دیگه نمی تونی در بیای! بی ربط نمی گفت!
پی نوشت ۲: از اون خواننده هاست که ش رو شیش نقطه می گه! ;-)